ابوریحان محمد بن احمد بیرونی (زادهٔ ۱۴ شهریور ۳۵۲ خورشیدی، کاث، خوارزم – درگذشتهٔ ۲۲ آذر ۴۲۷ خورشیدی، غزنی)، دانشمند و ریاضیدان، همهچیزدان، ستارهشناس، تقویمشناس، انسانشناس، هندشناس، تاریخنگار، گاهنگار و طبیعیدان ایرانی، در سدهٔ چهارم و پنجم هجری است. در خوارزم، که در قلمرو سامانیان بود، به دنیا آمد. زادگاه او، که در آن زمان روستای کوچکی بود، «بیرون» نام داشت. مرگش در غزنی در اوان انقلاب سلجوقیان و پادشاهی مسعود بن محمود غزنوی بودهاست.
بیرونی را از بزرگترین دانشمندان مسلمان و یکی از بزرگترین دانشمندانِ فارسیزبان در همهٔ اعصار میدانند. همچنین، او را پدرِ انسانشناسی و هندشناسی میدانند. او به زبانهای خوارزمی، فارسی، عربی، و سانسکریت مسلط بود و با زبانهای یونانی باستان، عبری توراتی و سُریانی آشنایی داشت. بیرونی یک «نویسندهٔ بیطرف» در نگارشِ باورهای مردمِ کشورهای گونهگون بود و بهپاسِ پژوهشهای قابلِ توجهش، با عنوانِ اُستاد شناخته شدهاست.
کتاب تحقیق ماللهند وی- از نظر مسایل جامعه شناسی و مردم شناسی و از جمله موضوع رشد جمعیت- در خور توجه و تامل است. اهمیت و جایگاه ابوریحان بیرونی در تاریخ علمی ایران و حتی جهان و ابعاد مختلف دانش وی که بحث های اجتماعی و جمعیتی را نیز شامل می شود، قابل توجه است.
اهمیت ابوریحان
اهمیت آرای بیرونی تا آنجا که به میراث جهان اسلام برمیگردد از چند منظر قابل تأمل است: نخست اینکه، وی یک متفکر شیعی است، بنابراین شناخت اندیشه سیاسی بیرونی برای جهان تشیع به ویژه ایران که در کانون احیای تمدن اسلامی قرار گرفته است از اهمیت خاصی برخوردار است.
دومین نکته مهم، به روش تحقیق تجربی و علمی بیرونی برمیگردد، به اعتراف بیشتر بیرونی شناسان؛ «کاری که اروپاییان در انقلاب علمی و ادبی با بنیاد علوم و معارف جدید، در قرن شانزدهم کردند بیرونی در سده دهم کرده بود».
سومین نکته مهم به سرشت دانش وی مربوط است. بیرونی دارای مجموعهای از دانشها و رویکردهاست؛ از این رو شناخت اندیشه سیاسی و اجتماعی بیرونی در گرو بررسی آرای وی در زمینه انسان، طبیعت، تاریخ، نجوم، ریاضیات و فلسفه است. به زبان دیگر ماهیت و سرشت تفکر وی ترکیبی از معارف الهی و دانشهای علمی و فلسفی است.
کتابها و کارها
بیرونی که بر زبانهای یونانی، هندی و عربی هم چیره بود، کتب و رسالات بسیار نوشت که شمار آنها را بیش از ۱۴۶ عنوان، گزارش کردهاند که جمع سطور آنها بالغ بر ۱۳ هزار است. او خود در سال ۴۲۷ ق، در ۶۵ سالگی، در رسالهای در بیان مولفات محمدبن زکریای رازی، تألیفات خود را نیز شرح میدهد و تعداد کتابهایش را تا آن موقع ۱۱۳ عنوان میشمرد.
مهمترین آثار او التنجیم در ریاضیات و نجوم، آثار الباقیه در تاریخ و جغرافیا، قانون مسعودی که نوعی دانشنامهاست و کتاب تحقیق ماللهند دربارهٔ اوضاع این سرزمین از تاریخ و جغرافیا تا عادات و رسوم و طبقات اجتماعی آن. بیرونی کتاب دانشنامه خود را به نام سلطان مسعود غزنوی حاکم وقت کرد، ولی هدیه او را که سه بار شتر سکه نقره بود نپذیرفت و به او نوشت که که کتاب را به خاطر خدمت به دانش و گسترش آن نوشتهاست، نه پول.
بیرونی، همدورهٔ بوعلی سینا بود که در اصفهان مینشست و با هم مکاتبه و تبادل نظر فکری داشتند.
بیرونی در جریان لشکرکشیهای محمود غزنوی به هند (پاکستان امروز بخشی از آن بود) امکان یافت که به این سرزمین برود، زبان هندی فراگیرد و دربارهٔ اوضاع هند پژوهش کند که فراوردهٔ این پژوهش، کتاب «هندشناسی» اوست.
از دیگر آثار وی میتوان به کتاب الصیدنه فی الطب اشاره کرد که کتابی است دربارهٔ گیاهان دارویی و با تصحیح دکتر عباس زریاب خویی منتشر شدهاست.
آثار
- تحقیق ماللهند: موضوع این کتاب مذهب و عادات و رسوم هندوان و نیز گزارشی از سفر به هند است.
- قانون مسعودی: کتابی است در نجوم و تقویم شامل یازده بخش. در این کتاب بخشهایی مربوط به مثلثات کروی و نیز زمین و ابعاد آن و خورشید و ماه و سیارات موجود است.
- التفهیم لاوایل صناعه التنجیم: این کتاب نیز در نجوم و به فارسی نوشته شدهاست و برای مدت چند قرن متن کتاب درسی برای تعلیم ریاضیات و نجوم بودهاست.
- الجماهر فی معرفه الجواهر: بیرونی این کتاب را به نام ابوالفتح مودود بن مسعود تألیف کرد و موضوع کتاب معرفی مواد معدنی و مخصوصاً جواهرات مختلف است. ابوریحان در این کتاب فلزات را بررسی کرده و نوشتهاست. او نظریّات و گفتههای دانشمندانی مانند ارسطو اسحاق الکندی را دربارهٔ حدود سیصد نوع ماده معدنی ذکر کردهاست. وی در این کتاب به شرح فلزها و جواهرهای قارههای آسیا، اروپا و آفریقا میپردازد و ویژگیهای فیزیکی ماند بو، رنگ، نرمی و زبری حدود ۳۰۰ نوع کانی و مواد دیگر را شرح میدهد و نظریهها و گفتارهای دانشمندان یونانی و اسلامی را دربارهٔ آنها بیان میکند.
- الصیدنه فی الطب: این کتاب دربارهٔ داروهای گیاهی و خواص و طرز تهیه آنها نوشته شدهاست.
- آثار الباقیه عن القرون الخالیه (اثرهای مانده از قرنهای گذشته): ابوریحان در این کتاب مبدأ تاریخها و گاهشماری اقوام مختلف را مورد بحث و بررسی قرار دادهاست. از جمله این اقوام – ایرانیها – یونانیها – یهودیها – مسیحیها عربهای زمان جاهلیت و عربهای مسلمان نام برده و دربارهٔ اعیاد هر یک به تفصیل سخن گفتهاست. این کتاب را میتوان نوعی تاریخ ادیان دانست.
- آثار الباقیه عن القرون الخالیه ابوریحان بیرونی با ترجمه پرویز اذکائی (سپیتمان) به همراه گزارشهای روشنگرانه منتشر شدهاست.
- استیعاب الوجوه الممکنه فی صنعه الاصطرلاب: در باب ارائهٔ روشهای مختلف ساخت انواع اسطرلاب است.
ترجمهها
بیرونی بر اثر سفرهای بسیار به هند به زبانهای هندی و همچنین سانسکریت چیره بود و کتابهای مختلفی را از هندی به عربی ترجمه کرد که عبارتند از: سیدهانتا، الموالید الصغیر، کلبیاره.
او همچنین داستانهایی را از پارسی به عربی ترجمه کردهاست. از جمله این داستانها میتوان شادبهر (حدیث قسیم السرور)، عین الحیات، داستان اورمزدیار و مهریار و همچنین داستان سرخبت و خنگبت (حدیث صنمی البامیان) را نام برد.